دانشگاه ارومیه
پژوهش در گیاهان زراعی
2345-3818
1
2
2014
02
20
ارزیابی شاخص های تحمل به خشکی در ژنوتیپهای توتون تیپ ویرجینیا (Nicotiana tabacum L.)
1
10
FA
سیدرضا
علوی
محقق مرکز تحقیقات توتون ارومیه
رضا
درویشزاده
دانشیار گروه اصلاح و بیوتکنولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
مرداویچ
شعاعی دیلمی
محقق مرکز تحقیقات توتون رشت
اشکان
بصیرنیا
دانش آموخته کارشناسی ارشد اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
علیرضا
پیرزاد
دانشیار گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
در این مطالعه 8 ژنوتیپ توتون (<em>Nicotiana tabacum </em>L.) تیپ ویرجینیا در شرایط آبیاری بهینه و تنش خشکی با طرح بلوک­های کامل تصادفی در سه تکرار تحت شرایط مزرعه­ای مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپ­های مورد بررسی از نظر عملکرد برگ خشک در شرایط بدون تنش و تنش خشکی اختلاف معنی­دار وجود دارد. بر مبنای عملکرد برگ خشک (kg/ha) در شرایط تنش و بدون تنش خشکی، شاخصهای کمّی تحمل به خشکی از قبیل میانگین بهره­وری، شاخص تحمّل، میانگین هندسی بهره­وری، میانگین هارمونیک، شاخص حساسیت به تنش و شاخص تحمل تنش محاسبه گردیدند. بالاترین میزان عملکرد برگ خشک هم در شرایط تنش و هم در شرایط بدون تنش خشکی متعلق به ژنوتیپ PVH19 بود. بیشترین میانگین شاخص تحمل به تنش، میانگین بهره وری، میانگین هندسی بهره­وری، میانگین هارمونیک، شاخص حساسیت به تنش و شاخص تحمّل به ژنوتیپ PVH19 تعلق داشت. تجزیه همبستگی بین شاخص­ها و میانگین عملکرد برگ خشک در شرایط تنش و بدون تنش خشکی نشان داد که شاخص­های تحمل به تنش، میانگین بهره­وری، میانگین هندسی بهره­وری و میانگین هارمونیک مناسب­ترین شاخص­ها برای غربال ژنوتیپ­های متحمل به تنش خشکی می­باشند. با استفاده از روش ترسیمی بای­پلات، PVH19 به عنوان ژنوتیپ پرمحصول و متحمّل و NC100 به عنوان حساس­ترین ژنوتیپ نسبت به تنش خشکی شناسایی شدند. در گروه­بندی ژنوتیپ­ها به روش UPGMA بر مبنای شاخص­های میانگین بهره­وری، میانگین هندسی بهره­وری، میانگین هارمونیک و شاخص تحمّل تنش، ژنوتیپ­های با عملکرد بالا و متحمل به خشکی PVH19، C319 و VE1 در یک گروه و ژنوتیپ­های با عملکرد پایین در شرایط تنش و بدون تنش خشکی و حساس به خشکیC347، C258´MC944، NC71 و NC100 در گروه دیگر قرار گرفتند.
بایپلات,تجزیه خوشهای,توتون تیپ ویرجینیا,شاخصهای تحمل به خشکی,عملکرد
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20006.html
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20006_8b4878942b9d72311607896c2d623deb.pdf
دانشگاه ارومیه
پژوهش در گیاهان زراعی
2345-3818
1
2
2014
02
20
تأثیر تاریخ و تراکم کاشت بر رشد، عملکرد و اجزای عملکرد گندم نان پاییزه (Triticum aestivum L.) در منطقه شهرکرد
11
21
FA
سیفاله
فلاح
دانشیاران گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد
محمود
رضا تدین
دانشیاران گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد
به­منظور بررسی پاسخ رشد و عملکرد گندم نان پاییزه (رقم الوند) به تاریخ کاشت و فاصله ردیف، آزمایشی مزرعهای بهصورت کرت­های خرد شده بر پایه طرح بلوک­های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 87-1386 به اجرا درآمد. کرتهای اصلی شامل سه تاریخ کاشت (16 مهر، 1 آبان و 16 آبان ماه( و کرتهای فرعی شامل چهار فاصله ردیف (15، 20، 25 و 30 سانتی­متر) بودند. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت اثر معنیداری بر تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و ماده خشک اندامهای هوایی داشت، به­طوری که با تأخیر در تاریخ کاشت، تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و ماده خشک اندامهای هوایی کاهش یافت. اثر تاریخ کاشت بر شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته و تعداد سنبلچه در سنبله معنیدار نبود. اثر فاصله ردیف بر کلیه صفات یاد شده به­جزء وزن هزار دانه معنیدار بود. به­نحوی که با افزایش فاصله ردیف شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته، تعداد سنبله در مترمربع، عملکرد دانه و ماده خشک اندام­های هوایی کاهش، ولی تعداد سنبلچه در سنبله و تعداد دانه در سنبله افزایش یافت. به­طور کلی بر اساس نتایج آزمایش حاضر به­نظر میرسد که تاریخ کاشت 16 مهر ماه با فاصله ردیف 15 سانتی­متر برای گندم در منطقه شهرکرد و مناطق مشابه آن مطلوب باشد.
تاریخ کاشت,فاصله ردیف,عملکرد,گندم پاییزه,ماده خشک
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20007.html
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20007_70dcdffcfaad8df713e6c7460d549be0.pdf
دانشگاه ارومیه
پژوهش در گیاهان زراعی
2345-3818
1
2
2014
02
20
تاثیر سویه های مختلف Pseudomonas بر جوانه زنی و شاخص های رشد گیاهچه لوبیا(Phaseolus vulgaris L.) در سطوح مختلف شوری
22
33
FA
سیدمحمدرضا
احتشامی
استادیار گروه زراعت دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان
محیل
پورابراهیمیفومنی
دانش آموخته کارشناسی ارشد زراعت دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان
حسن
رمضانی
دانشجوی کارشناسیارشد گروه زیست شناسی، دانشگاه بوعلی سینا همدان
به­منظور بررسی اثر سویه­های مختلف <em>Pseudomonas</em> بر جوانه­زنی بذر و رشد گیاهچه لوبیا تحت شرایط تنش شوری، آزمایشی به­صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه گیلان انجام گرفت. تیمار­های آزمایش شامل سطوح شوری (0، 5/2، 5 و 5/7 میلی­موس بر سانتی­متر) و سویه­های مختلف <em>Pseudomonas</em><em>،</em><em>Pseudomonas fluorescens </em>strain153, <em>P.fluorescens </em>strain169, <em>P.putida </em>strain 108, <em>P.putida </em>strain 4) و تیمار شاهد بدون تلقیح) بود. با افزایش سطوح شوری، درصد جوانه­زنی، سرعت جوانه­زنی، طول ریشه­چه، طول ساقه­چه، وزن خشک ریشه­چه و وزن خشک ساقه­چه کاهش یافت، اما این کاهش در تیمارهای تلقیح با باکتری به مراتب کمتر بود. نتایج نشان داد که در سطوح شوری 5 و 5/7 میلی­موس بر سانتی­متر، بذور لوبیا جوانه­زنی خوبی نداشتند و تنش شوری تاثیر منفی بر ظهور گیاهچه داشت. بیشترین طول ریشه­چه و ساقه­چه، سرعت و درصد جوانه­زنی، شاخص ویگور و ضریب آلومتریک در تیمار بدون شوری و باکتری <em>P.putida</em> strain 108 به­دست آمد. به­طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که باکتری­های محرک رشد می­توانند باعث افزایش تحمل به تنش شوری در لوبیا در زمان جوانه­زنی گردند.
باکتری,سرعت جوانه زنی,شوری,گیاهچه,لوبیا
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20008.html
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20008_6ce1dce6625ac39199def718b8ec3603.pdf
دانشگاه ارومیه
پژوهش در گیاهان زراعی
2345-3818
1
2
2014
02
20
اثر سیستمهای مختلف خاکورزی و پیش تیمار بذر بر برخی خصوصیات مورفولوژی و عملکرد نخود دیم (Cicer arietinum L.)
33
43
FA
ادریس
خوانپایه
دانش آموخته کارشناسی ارشد زراعت دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
جلال
جلیلیان
استادیار گروه زراعت دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
j.jalilian@urmia.ac.ir
به­منظور مطالعه روشهای مختلف خاکورزی و پیش تیمار بذر بر برخی ویژگیهای مورفولوژیکی و روابط بین عملکرد و اجزاء عملکرد نخود، آزمایشی به­صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه­ای واقع در استان آذربایجان غربی، شهرستان پیرانشهر در سال زراعی 1391 اجرا شد. اجرا شد. خاکورزی در چهار سطح (بدون خاکورزی، شخم کاهش یافته (چیزل)، شخم عمیق (گاوآهن برگرداندار)+ چیزل، شخم عمیق+ چیزل+ دیسک) به عنوان کرتهای اصلی و اعمال پیش تیمارهای مختلف روی بذر در چهار سطح: شاهد، آب، روی + فسفر و کیتوسان بهعنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تعداد برگها، تعداد شاخههای اصلی، ارتفاع گیاه، تعداد نیامهای دو دانهای، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخصبرداشت و تعداد گره تحت تأثیر معنیدار تیمارهای خاکورزی و پیش تیمار قرار گرفتند. بیشترین و کمترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک به ترتیب در سیستم شخم کاهش یافته و بدون خاکورزی بهدست آمد. همچنین پیش تیمار بذور با روی + فسفر دارای بیشترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک نسبت به سایر تیمارها بودند و کمترین میزان آنها در تیمار شاهد بهدست آمد. عملکرد دانه به استثنای تعداد نیامهای دو دانهای با بقیه صفات مورد بررسی همبستگی مثبت و معنیداری داشت. به طور کلی، تیمار شخم کاهش یافته بیشترین اثر مفید بر صفات مورد بررسی داشت. همچنین کاربرد روی+ فسفر و کیتوسان به عنوان پیش تیمار بذر، سبب بهبود عملکرد و اجزای عملکرد نخود شد.
روی,شخم کاهش یافته,فسفر,کیتوسان
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20009.html
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20009_1f0522f99632bfff8255227db643a5c2.pdf
دانشگاه ارومیه
پژوهش در گیاهان زراعی
2345-3818
1
2
2014
02
20
تغییرات فنوتیپی و کیفی ذرت علوفه ای (Zea mays L.) در اثر مصرف پتاسیم و عناصر کم مصرف تحت شرایط تنش خشکی
44
55
FA
آسیه
مجلسی
کارشناس ارشد زراعت، گروه علمی علوم کشاورزی، دانشگاه پیام نور ارومیه
اسماعیل
قلینژاد
استادیار گروه علمی علوم کشاورزی- دانشگاه پیام نور تهران
به­منظور بررسی تاثیر پتاسیم و عناصر کم مصرف بر شاخص­های رشد ذرت علوفه­ای به­صورت کشت دوم در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به­صورت کرت­های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار در روستای ساری­بگلو از توابع شهرستان ارومیه در سال زراعی 1389 اجرا شد. آبیاری به­عنوان فاکتور اصلی در دو سطح (آبیاری کامل و قطع آبیاری)، مصرف پتاسیم به­عنوان فاکتور فرعی در دو سطح (عدم مصرف و مصرف 200 کیلوگرم در هکتار) و عناصر کم مصرف (آهن، روی و منگنز) به­عنوان فاکتور فرعی- فرعی در سه سطح (عدم مصرف، مصرف خاکی و محلول پاشی) در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که مصرف خاکی عناصر کم مصرف و پتاسیم تحت شرایط تنش خشکی باعث افزایش مقدار پرولین و درصد پروتئین بلال شد. بیشترین مقدار محتوای آب نسبی برگ در تیمار شاهد و بیشترین مقدار پروتئین برگ در زمان مصرف خاکی عناصر کم مصرف و پتاسیم تحت شرایط آبیاری کامل به­دست آمد. تحت شرایط مصرف پتاسیم، مصرف خاکی عناصر کم مصرف باعث افزایش ارتفاع بوته و طول بلال و عدم مصرف عناصر کم مصرف سبب افزایش درصد پروتئین ساقه شد. در شرایط تنش خشکی، محلول پاشی عناصر کم مصرف موجب افزایش سطح برگ پرچم، طول و قطر بلال و درصد پروتئین ساقه گردید. در شرایط تنش خشکی استفاده از پتاسیم درصد پروتئین بلال، برگ و ساقه کاهش، ولی سایر صفات افزایش معنی­داری پیدا کردند. بنابراین می­توان نتیجه گرفت در شرایط تنش خشکی، مصرف پتاسیم همراه با عناصر کم مصرف شاخص­های رشد را بهبود می­بخشد
: آهن,تنش رطوبتی,روی,کمبود آب,منگنز
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20010.html
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20010_a0cc63998c5db2ec9f42b3fe4dbd30bb.pdf
دانشگاه ارومیه
پژوهش در گیاهان زراعی
2345-3818
1
2
2014
02
20
کشت مخلوط افزایشی گل همیشه بهار (Calendula officinalis) و ماش (Vigna radiata): راهکاری برای بهبود عملکــرد و کنتـرل علفهای هرز
56
68
FA
رقیه
فتح اله زاده دیزجی
دانش آموخته کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز
بهرام
میرشکاری
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز
در کشت مخلوط جمعیت و بیوماس علف­های هرز کاهش می­یابد. به­منظور مطالعه تاثیر کشت مخلوط گل همیشه بهار با ماش در تاریخ­های مختلف بر عملکرد و کنترل علف­های هرز آزمایشی به­صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1390 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز اجرا گردید. عامل اول سه تاریخ کاشت شامل کاشت ماش 10 روز پیش از گل همیشه بهار، همزمان با گل همیشه بهار و 10 روز بعد گل همیشه و عامل دوم پنج ترکیب کشت مخلوط شامل گل همیشه­بهار با تراکم 100% به همراه ماش در سطوح صفر، 5/12، 25، 5/37 و 50 درصد تراکم مطلوب بود نتایج نشان داد که بیشترین وزن خشک علف­های هرز در سطوح کاشت ماش با 5/12% و 25% به­دست آمد و افزایش نسبت کاشت ماش به همیشه بهار ماش منجر به کاهش وزن خشک علف­های هرز گردید. تاریخ های کاشت زود هنگام ماش کنترل بهتری را روی علف­های هرز داشت. نتایج در مورد گیاه ماش نشان داد که در دو سطح بالای درصد کاشت ماش هر بوته آن در کشت مخلوط با همیشه بهار به­طور میانگین 4/22 نیام در بوته تولید کرد. در حالی که هر بوته ماش در کشت خالص حدود 24 نیام داشت. با افزایش درصد کاشت، بر عملکرد دانه آن در شرایط کشت مخلوط با همیشه بهار افزوده شد. بیشترین عملکرد دانه در کاشت بذور ماش 10 روز بعد از همیشه بهار و معادل 317 کیلوگرم در هکتار به­دست آمد. نتایج در مورد گیاه همیشه بهار نشان داد که افزایش درصد کاشت ماش از 25 به 5/37 منجر به افزایش 11 درصدی وزن گل خشک همیشه بهار گردید. در مجموع، در تاریخ­های کاشت دوم و سوم ماش، نسبت برابری زمین استاندارد شده بیشتر از مقدار این نسبت در تاریخ کاشت اول بود. در صورت کاشت ماش با نسبت مخلوط 5/37 درصد به­صورت همزمان و یا 10 روز بعد از همیشه بهار می­توان در نتیجه کنترل بهتر علف های هرز به عملکرد بالا دسترسی پیدا کرد.
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20011.html
https://rfcj.urmia.ac.ir/article_20011_d00f824bb3720e85b16cca7305447e42.pdf